به نام سلام
بد ترین حسی که میتوانم داشته باشم چیست؟ رها شده باشم! از هیچ چیز بد تر از رها شدن ترس ندارم. این گلدان اینجا رها شده کنار خیابان، این ها را از ذهنم گذراند. شاید اگر درون خاک بود، شهرداری بر حسب وظیفه به آن آب دهد،هرسش کند و مراقبش باشد. اما این گلدان متعلق به هیچ جا و هیچ کس نیست. و جایی در گوشه ای از خیابان داشت از بین می رفت. رها- شده
. . خدایا ما را هرگز رها نمیکنی... مگر نه ربّی...؟ اگر همان نوزاد که سرشار از نیاز است، نیازش را نمی فهمید، اگر نمی فهمید گرسنه است... اگر نمی فهمید دل درد دارد... اگر نمی فهمید مادر است که می تواند نیاز های او را بر طرف کند... هیچ وقت رشد نمی کرد هیچ وقت نیاز هایش رفع نمی شد . . اما او نیازش را درک می کند و به مادرش _کسی که می تواند کمکش کند_ ابراز می کند. پس یکی از لازمه های رشد ما فهم نیاز و رافع نیازمان و توجه به واسطه هایی که برای رفع نیازهایمان قرار داده، است. اسم یعنی واسطه... عین تجلی می ماند. کسی که مهربان است خود را در راستای رحیم بودن پروردگارش قرار داده و واسطه ای شده است برای نشان دادن رحیم بودن خدا به همه. اقرا باسم ربک الذی خلق قرائت کن(بخوان) به نام پروردگارت که خلق کرد. اما این قرائت چیست؟ . . . نوزاد چند روزی است که پا به این دنیای خاکی گذاشته است! او چیزهای زیادی را با خود آورده اما هنوز نمیداند که باید با آن ها چه کند! هنوز نمیداند این دو دستی که دارد را چه وقتی باید مورد استفاده قرار دهند. هر روز و هر دقیقه به آنها نگاه میکند و هر بار دقیق تر!و هر بار با بیشتر شدن دقتش چیزهای تازه ای کشف میکند. حال او فهمیده است که میتواند با دستان کوچکش شیشه شیر خود را نگاه دارد ، میتواند دست پر مهر مادرش را بفشارد و خیلی چیز های دیگر را با دستانش لمس کند ، میفهمد که این دست ها میتواند در دستان خدا جای گیرد.آری قرائت او از همان روز آغاز شد ، اما تا کجا ادامه خواهد یافت؟ آیا کسی که نهی می کرد را ندیدی؟ آیا کسی را که بنده ای را از نماز گذاردن نهی می کرد را ندیدی؟ آیا کسی را که حق را انکار می کرد را ندیدی؟ آیا او نمی داند که خدا هر لحظه او را می بیند؟ اگر او بر هدایت بود... اگر به جای نهی به تقوا امر می کرد... پس ای پیامبر بخوان.. بخوان به نام پروردگارت که او از همه والا تر است... بخوان به نام او که تو را وابسته خلق کرد تا با فهم نیازت رشد کنی بخوان به نام او که با قلم تو را آموخت و آنچه را نمی دانستی به تو تعلیم کرد... بخوان به نام او که تمام هستی ات از اوست و هر چه میدانی از کرم اوست او تو را لحظه به لحظه می بیند.. بخوان تا عبد شوی.. بخوان تا عبدی شوی که نماز می گذارد و با اختیار سر به سجده می گذارد... عبودیتی که نتیجه ی فهم تو از نیازهایت و پیدا کردن رافع نیازت است... ای پیامبرکه پروردگارت والا ترین، بزرگ ترین و کریم ترین است... بخوان به نام پروردگارت که تو... که تو در سجده ات می گویی " سبحان ربی الاعلی و بحمده " بارن می بارد، صدایش را می شنوم و.. صدای باران، صدای نزول رحمت پروردگار بر مخلوقاتش اس. مژده ای برای استجابت دعا... بارانی که هر قطره اش را فرشته ای به دست می گیرد و از آسمان تا زمین با خود می آورد... پس می توان همراه با افتادن هر قطره، صدای رفت و آمد فرشته ها را هم شنید... این شنیدن هاست که ما را شنوا تر می کند... ابو جهل های زمانه بسیارند که نمی خواهند گوش هایشان را به تو بسپارند... همچون آن روز ها که پدرت قرائت می کرد و به گوش هایشان اجازه ی شنیدن کلامش را نمیدادند، حال تو بر روی نیزه می خوانی و آن ها به تو سنگ می زنند تا با شنیدن کلامت هدایت نشوند... بخوان... بخوان، تو چراغ هدایت هستی ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجات کسانی که میدانند خدا آنها را میبیند باید بدانند و قرائت داشته باشند که خداست که خلق کرده آنها را و احاطه دارد بر آنها ، خداست که آن ها را بر چیزهایی محیط ساخته و خداست که به آن ها یاد داده است که کیستند؟ خداست که به آن ها انسانیت داده است و آن ها را انسان آفریده. اما بعضی انسان ها این ها را نمیدانند و یا تا به حال درباره آن قرائت نکرده اند و اگر هم میدانند تکذیب میکنند و حتی افرادی که مکذب نیستند را نیز از کار خوب خود نهی میکنند.و افرادی طغیان گر میشوند. که برای این افراد عاقبت بدی است و روزی فرامی رسد که این اختیار از آنها سلب میشود و به شدت از ناصیه آن ها را میگیرند و با خواری و ذلت به دوزخ افکنده میشوند. و آن وقت است که هر که صدا بزنند،فایده ای ندارد و هیچ کس به یاریشان نمی آید. اما افرادی هم هستند که نه تنها تکذیب نمیکنند بلکه با سجده به سمت خدای خود تقرب میجویند وبا نماز عبادت او را به جای می آورند، این افراد خود را نیازمند خدا میدانند و یک انسان واقعی اند ، زیرا خود را وابسته ی خدای خود ، کسی که بر آن ها احاطه دارد ، میدانند.(خلق الانسان من علق) این افراد کسانی هستند که رشد میکنند و بزرگ میشوند و به کمال میرسند ،زیرا در راه هدایت قرار دارند. این افراد دیگران را از کارشان نهی نمیکنند بلکه به تقوی امر میکنند. این افراد میدانند که خدا آن ها را میبیند ، پس بهترین کار ها را در مقابل چشمان خدا انجام میدهند!
Design By : Pichak |