به نام سلام
بوی باران ... از دست می رود انگار هر چشم تو ! جان من ...، چشم های ترت را ببند . تر می کند این نگاه دامن مرا ... بس کن دلم ! باران که بوی خاک نمی دهد ،بفهم ! این هوا که بوی کربلا نمی دهد ، بفهم ! هر باران که باران کربلا نمی شود ... هر کفش خیس که اشک حرم های ابوتراب نمی شود ... تا کی بوی خاک می برد خیال مرا ...؟ نمی دانم ، مگر باز هم خیال تر تربت حضرت تراب از دلت گذشت ؟
نوشته شده در سه شنبه 93/11/28ساعت
8:59 عصر توسط کوثر مهدیان نظرات ( ) |
Design By : Pichak |