• وبلاگ : به نام سلام
  • يادداشت : شکنجه هاي شيرين
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + شريعتمداري 
    سلام زهراجان
    يک بار يکي از کتابهاي روايت فتح از خاطرات اسارت دوران جنگ تحميلي و يک بار کتابي از زني چريک از لبنان را که اسيرش کرده بودند، خواندم. به نظرم اين طور خاطرات از معدود متوني اند که به شدت انسان را با خودشان درگير ميکنند، قابل فراموشي نبوده، قدرت خيال و در جاي نويسنده قرار گرفتن را به انسان مي دهند و روحيه هميشه حاضر و پا برجا ماندن را...

    راستي جمله اول را که خواندم انتظار داشتم متن طور ديگري پيش رود...