سفارش تبلیغ
صبا ویژن


به نام سلام

چهل شب قرائت سوره ی مبارکه ی حاقه ، هر شب یک نکته ... 

شب سوم

قطره نهم:ما انسان ها هیچ چیزی از خود نداریم و مال، ثروت و قدرت را

خداوند به ما داده است و نباید نسبت به آن مغرور شویم.(آیات 28 و29)


قطره دهم : برای دیدن حقایق چه دیدنی و چه نادیدنی باید تسبیح کرد.آیات 38 تا52

 

قطره یازدهم :حق چیزیست ثابت ، و سرنوشت هرکس که بخواهد آن را تغییر دهد،

نابودی است.آیات 44 تا 47

 

قطره دوازدهم:یکی از حقایقی که انسان آن را نمی بیند، نزدیک بودن خداست.

آیه 85 س.م واقعه و 39 س.م حاقه

 

قطره سیزدهم:مال و قدرت برای کسی که به خدای بزرگ ایمان ندارد،

چون زنجیربلندی است که او را گرفتار میکند.آیات 28 تا 33


نوشته شده در شنبه 94/2/19ساعت 10:8 عصر توسط زهرا غلامی نظرات ( ) |

هر روز که از خواب بیدار می شوید این چشمانتان است که اطرافتان را به تصویر میکشد.

و این پاهایتان است که کمک میکند شما از تخت نرم و گرم خود بلند شوید و

به کارهای روزانه ی خود رسیدگی کنید. و برای رسیدگی به کار هایتان نیازمند دست هایتان هستید.

و جالب تر این که دستور همه ی این کار ها را مغز شما میدهد و قلبتان شرایط را فراهم میکند و

کلی اعضای دیگر بدنتان که هر کدامشان مسئول انجام کاری هستند.

همه ی این ها اسم و تذکره اند. فقط کافی است با خودت بگویی چه کسی این ها را خلق کرده است؟

آنگاه که بعد از کلی کار کردن ،خسته و گرسنه نان را در دهان میگذاری ،

طعم نان تو را به مزرعه ای میبرد که خوشه های طلایی گندم خودنمایی میکنند ،

فقط کافیست بگویی کیست پرورش دهنده و خالق این دانه های طلایی !

وقتی لیوان خنک آب مینوشی و جانی دوباره میگیری ، به این فکر کن که اگر آب نبود چه میشد؟

فقط کافیست بگویی خدا جووووووووونم ممنونم!

زمستان است و هوا سرد. صدای جلز و ولز آتش درون شومینه به تواحساس آرامش و اطمینان میدهد.

انگار میگوید :خیالت راهت من هستم و گرمت میکنم.

آن لحظه با خودت بگو خدا جون اگر تو نبودی ما هم نبودیم.

و تو هستی که ما هستیم .

و تو هستی و همه چیز هست .

 


نوشته شده در شنبه 94/2/12ساعت 6:38 عصر توسط زهرا غلامی نظرات ( ) |

بسم الله ارحمن الرحیم

الهم صل علی فاطمه وابیها و بعلها و بنیها و السر المستدع فیها به عدد ما احاطه به علمک

پیامبر خوشحال بود زیرا خداوند دختری زیبا به او هدیه داده بود.

اما هر وقت از خانه بیرون میرفت چیزهایی می شنید که او را آزرده خاطر میکرد.

همه نسل او را ابتر میدیدند زیرا فکر میکردند چیزی که باعث بقای نسل میشود داشتن فرزند پسر است .

آنها به حرف خود اطمینان داشتند و دلیل همیشگی و جاودان شدن نسل خویش را در پسران خود می دیدند

و پیامبر را به خاطر داشتن فرزند دختر مسخره و سرزنش میکردند.

چیزی که پیامبر را ناراحت میکرد طعنه های آنها نبود ،او نگران امت خویش بود

زیرا آنها نفهمیده بودند که دختری که خداوند به او عطا فرمونده کوثر است.

(یعنی تمام خیرها و برکات در وجود مبارک ایشان جمع شده اند)

و عاقبت آن طعنه زن ها را میدید و می دانست که در حطمه اند.

و ما ادراک ما الحطمه؟

 آنها نمی دانستند که حطمه چیست ؛آنها حتی نمی دانستند که کرامت چیست؛

کرامت یعنی این که شب برای عبادت بیدار باشی،آنوقت بجای دعا کردن برای خودت،دیگران را دعا کنی.

کرامت یعنی شب عروسی ات باشد اما لباس نوی عروسی ات را به فقیری بدهی که نیازمند است.

کرامت یعنی روزه باشی اما به هنگام افطار به خوردن آب و نمک راضی شوی تا گرسنه ای را سیر کنی.

آن طعنه زن ها آنقدر سرگرم دارایی هایشان بودند که فراموش کرده بودند که این در سوخته برای چه کسانی است ،

دارایی هاشان پرده ای بود در جلوی چشمانشان تا کرامت این خاندان را نبینند.

اما نسل این بانو ی کریم و پدر بزرگوارش ادامه پیدا کرد و نام هر کدامشان تا سال های سال باقی ماند.

و این یعنی جاودانگی و بقای نسل.

ای کاش آن طعنه زن ها میدانستند که دارایی ها نیست که انسان را همیشگی میکند و

نتیجه ی این باور چیزی بجز پرت شدن در حطمه نیست.

اگر این را میفهمیدند دیگر به مخالفت با این خاندان کریم به هر صورت ممکن ،مثلا با طعنه، نمی پرداختند.


نوشته شده در دوشنبه 94/2/7ساعت 9:33 عصر توسط زهرا غلامی نظرات ( ) |


   10 – با خواندن س.م واقعه داستان اصحاب باغ و این که چرا بهترین آن ها به دیگری گفت :

مگر به شما نگفتم خدا را تسبیح کنید را، میفهمم. زیرا آنها همه کاره بودن خدا را نفهمیدندو

این را در صورتی میفهمیدند که تسبیح میکردند. و بعد از اتفاقی که برایشان افتاد (باغ سوختگی)

به قدرت خدا پی بردند و گفتند:عسی ربنا ان یبدلنا خیرا منها انا الی ربنا راغبون.

(سوره قلم آیات 28 تا 32 و سوره واقعه)


11– در سوره ی مبارکه ملک خداوند میفرماید که مرگ و زندگی را خلق کرده است تا انسان

را از نظر احسن عمل بسنجد (آیه 3)و مقربون کسانی اند که این احسن عمل را داشته اند

(زیرا به نعمت بودن مرگ و زندگی پی برده اند.)و در آن از یکدیگر سبقت میگیرند برای مقرب شدن .

(سوره مبارکه واقعه آیات 10 و 11)


12– افرءیتم النار التی تورون؟

چرا خداوند میخواد با به این آتش توجه داشته باشیم؟

چون آتش و چوبی که آتش را ایجاد میکند، چیزی هایی است که خدا آفریده

(آیات 71 و 72 س.م واقعه) و این مهم است که انسان ها آن را در چه راهی

استفاده میکنند خیر یا شر ...(س.م فلق)

و به این نکته توجه نداشتند  و نسبت به دستور العمل هایی که خدا برای استفاده از نعمت هایش داده،

مدهن و بی توجه بودند آنهایی که آتش زدند درِ خانه ی مقربون را!و رخ داد آن واقعه که نباید رخ میداد.

 

ادامه دارد....


نوشته شده در جمعه 94/1/28ساعت 11:21 عصر توسط زهرا غلامی نظرات ( ) |

بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض سلام و تشکر بابت نظرهایی که برای این وبلاگ میگذارید،

از قبل از عید (7 اسفند) به پیشنهاد خانم کاظمی قرار بر این شد که

چله ای از سوره مبارکه واقعه داشته باشم.

و به لطف خدا این توفیق را داشتیم که چهل شب در محضر این سوره حاضر شویم.

در طول این چهل شب نکته هایی نوشته شد

که فکر کردیم شاید گذاشتن آنها در وبلاگ خالی از لطف نباشد.

و چون گذاشتن نکات در یک پست شاید از حوصله ی خواننده خارج شود ،

تصمیم گرفتیم  نکات را در چند پست در وبلاگ بگذاریم.(انشالله)

منتظر نظرات خوب و کمک رسان شما هستیم.

با تشکر

نکات:

1 – این سوره به سه چیز عظیم اشاره دارد: رب عظیم،حنث عظیم، قسم عظیم

رب عظیم برای کسانی که حنث عظیم اند ،قسمی عظیم یاد کرده و قرآنی را معرفی کرده

که در آن مردم به تسبیح رب عظیم دعوت شده اند.

 

2 – قرآن راهنمای کریمی است و میزان بهره برداری انسان ها از آن به میزان پیراستگی

آنها از گناه بستگی دارد.(آیات 74تا 77)

 

3 – این سوره فعل رب را به خوبی نشان میدهد که وقتی مرگ را برای کسی بخواهد ،

هیچ کاری از دست کسی بر نمی آید و فقط دستگیر انسان ها میزان مدهنون نبودن آن ها

به قرآن و اهل بیت (ع) و مقدار روزی ای که از تعالیم آنها به دست می آوردند ، است.(آیات 75 تا 95)


ادامه دارد.....


نوشته شده در چهارشنبه 94/1/26ساعت 11:1 عصر توسط زهرا غلامی نظرات ( ) |

صدای شلیک تفنگ بلند شد.

همه ی شرکت کنندگان شروع به دویدن کردن ، آنها میدانستند که از بین 8 شرکت کننده ی

حاضر در مسابقه تنها یک نفر به عنوان نفر اول جام طلایی را از آن خود خواهند کرد.

بنابراین هرکس تلاش میکرد از دیگری سبقت گیرد تا سریع تر به مقصد برسد.

ناگهان سخنان پدرش که خود زمانی جام طلایی این مسابقات را در دست گرفته بود،

از ذهنش گذشت.

پدرش راه و رسم این مسابقه و پیروزی در آن را به او گفته بود.

سخنان پدر گویی قدمی بود که او را هر لحظه به مقصد نزدیک تر میکرد.

حکایت زندگی ما انسان ها هم مثل مسابقه است .

و میزان پیروزی در مسابقه بستگی به میزان تلاش هایمان دارد.

و راهنمایی که جهت این تلاش ها را برایمان مشخص میکند،قرآن است و

آن کسی که ما را در رسیدن به هدف یاری میدهد،همان کسانی هستند

که خود قبلا این راه را پیموده اند و همان اهل بیت(ع) و مقربان درگاه الهی اند.

پس اگر میخواهی پیروز شوی از همین حالا قدم بردار....

 


نوشته شده در یکشنبه 94/1/9ساعت 10:13 عصر توسط زهرا غلامی نظرات ( ) |

هر لحظه ی زندگیت واقعه ای است که رخ میدهد.

هرکاری که انجام میدهی میتواند زندگی تو را زیر و رو کند و تو را بالا یا پایین ببرد.

بستگی دارد خودت کدام را انتخاب کنی.

بالا.... یا ... پایین..

همیشه هدف های والایی که داری و نگاهت که رو به بالاست ، تو را بالا میکشد.

پس اگر خدایی بی نهایت را در ذهنت رسم کنی ،

همیشه به سمت بالا در حرکت خواهی بود.

این همان تسبیح است که تو را به کمال میرساند.


نوشته شده در سه شنبه 94/1/4ساعت 11:58 عصر توسط زهرا غلامی نظرات ( ) |

افنجعل المسلیمن کالمجرمین؟ 

آیا فرمانبرداران را مانند گناهکاران  قرار میدهیم؟

خیر این  باوریست بسی اشتباه!

اذا وقعت الواقعه ، لیس لوقعتها کاذبه

هنگامی که واقعه ای که در آن هیج دروغی نیست رخ دهد،

همه چیز زیر و رو میشود ،زمین که مهد آسایش است به لرزه می افتد و

کوه ها که نماد استقامت اند ذره ذره میشوند و شما مردم در سه گروه جای میگیرید.

1: اصحاب یمین

2:اصحاب شمال

3: مقربون

و اما معیار این طبقه بندی چیست؟

معیار این طبقه بندی میزان توجه به حدیثی است از جانب پروردگار این جهان ،

انه لقرآن کریم

افبذا الحدیث انتم مدهنون ، آیا نسبت به این حدیث بی توجه اید؟

ای پیامبر ....

قطعا خدای تو  دانا تر است به کسی که از  راه او منحرف شده است و

داناتر است  نسبت به کسانی که در راه اویید.

پس خودت را اذیت نکن و مرا با کسانی که تکذیب میکنند این حدیث را(قرآن) وا گذار

بزودی از جایی که فکرش را هم نمیکنند به ورطه ی هلاکت خواهند افتاد.

و برای تقواپیشگان نزد پروردگارشان ،بهشت هایی سرشار از نعمت است.

 


نوشته شده در پنج شنبه 93/12/28ساعت 7:40 صبح توسط زهرا غلامی نظرات ( ) |

آسمان را خیلی دوست داشت چون در بالای همه چیز خودنمایی میکرد.

در گوشه ی حیاط، نردبان را دید ، چشمانش برق زد.

چون در خیال کودکانه ی او نردبان او را به آسمان میرساند.

به آسمان نگاهی کرد و پایش را بر روی پله ی اول گذاشت و شروع کرد به بالا رفتن از نردبان

اما....

پله های نردبان تمام شده بود و او هنوز به آسمان نرسیده بود.

آری حکایت فهم ما انسان از خدا هم مانند نردبان است و آسمان .

ما فقط تا پله ی آخر نردبان میتوانیم بالا برویم اما تا آسمان هنوز فرسنگ ها راه است.

تنها نکته ی مهم  برای ترقی و پیشرفت همین است:

خدا را در آن بالا ببینیم و به سمتش برویم .

این همان تسبیح است که ما را به حرکت وا میدارد.

نردبان تسبیح


نوشته شده در دوشنبه 93/12/25ساعت 2:51 عصر توسط زهرا غلامی نظرات ( ) |

انسان موجودی است که از علق آفریده شده و موجودی است وابسته.

اما بعضی از انسان ها این را نمی فهمنند و طغیان می کنند.

چرا نمی فهمند و طغیان می کنند؟؟؟؟

برای این است که نعمت های دنیا سرمستشان می کنند.

روزی می رسد که اختیارشان از آنها سلب می شود و جایگاهشان سموم و حمیم خواهد بود .

و این گونه از سرمستی دنیا به جایی می روند که شادی را از یاد می برند .

و این همان خفض و رفعی است که برایشان اتفاق می افتد.

 این همان سرنوشت اصحاب شمال است.

حالا برای این که سرمست نشوند و از مترفین نباشند و

در نهایت نامه ی اعمالشان را به دست چپشان ندهند ، باید چه کنند؟؟؟

باید در همان نعمت ها قرائت کنند و به آفرینش آنها توجه کند و خدای بی نهایت را ببینند(تسبیح).

آنوقت نعمت های بجای سرمست کردن آنها ،اسم و نشانه ای میشود برایشان.

اسم و نشانه ای که آنها را به خدای عظیم نزدیک می کند.

و می شوند اصحاب یمین،همان هایی که نامه ی اعمالشان را به دست راستشان میدهد.

و بعضی هم آنقدر به خدای خود نزدیک می شوند که می شوند مقربون درگاه الهی.و فی جنات نعیم اند.

آری عاقبت انسان همان نتیجه ی عمل اوست . پس ثبت کن بهترین ها را!چشمک

 


نوشته شده در شنبه 93/12/23ساعت 4:30 عصر توسط زهرا غلامی نظرات ( ) |

<      1   2   3   4      >

Design By : Pichak